-
0229
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 06:32
حضرت منصور (دامَة افاضاتُه) میفرمایند: عشق نمیخوابه .. الی آخر +
-
0228
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 06:26
همینک اسمسی دریافت کردم من باب به دنیا آمدن گل خاله الهییییییییییییییییییییییییییی خوش اومدی خالههههههههههههههه از هول دکمه ها رو گم کرده بودم
-
0227
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 05:37
خدایا سلامتی خواهرم را از تو میخوام +خاله کم کم باید گفت به دنیا خوش اومدی عزیز خاله بیا بغلت کنم +بعدا : خوش اومدی عزیزکم سالم و باشی و موفق وشاد و خوشبخت کنار مامان بابای مهربونت 120 سال عزیزم:-*
-
0226
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 05:22
یه حرفایی رو دلت سنگینی میکنه اما نباید بگی چون حقیقته و تو تمام حقیقتو میدونی میدونی
-
0225
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 05:08
برگی از افاضات: +خب اینکه رسم انصاف نیست -ای بابا این دنیا چیش منصفانه بوده که این بی انصافی باشه؟ +... چی بگم درسته انصاف کجای این دنیا بوده که اینجا باشه راست میگی -به نظرمن ، اونهایی که تحلیل کردم اینو میرسونه که باید اصلا از ریشه باهاش مبارزه کنی اینجوری میتونی حداقل با بی انصافی یه مبارزه ی تگاتنگ داشته باشی که...
-
0224
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 04:48
اگه با ذوق و شوق یه لیوان چای برا خودتون بریزید بعد توش جونور ببینید: 1- ناراحت میشوید 2- خیلی ریلکس هستید 3- خشکتان میزند 4- میگید به جهنم اصلا توجه داشته باشید که شاید هیچ عکس العملی هم نداشته باشید مات و مبهوت
-
0223
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 02:53
یک شب با اطفال: من از بیمارستان و شب موندن تو بیمارستان خوشم میاد بیمارستانو شبو اون درختای چناری که از پنجره معلومه توی بخش کودکان یه بچه ی 6 یا 7 ماهه سرطان داشت یه دختر کوچولوی سه ساله هم سرطان داشت اما دختره صبح رفته بود عمل صبح یکم بیتابی میکرد اما خواهرش آرومش میکرد لباسای اتاق عملشو پوشید و رفت اما گریه نکرد...
-
0222
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 02:15
امشب بی قرارم +**بی قرار توأم و در دل تنگم گله هاست آه ، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من وتو فاصله هاست** **فاضل نظری**
-
0221
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 02:09
اندکی تعمّق در سبک زندگی جوامع غرب نشین +
-
0220
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 01:08
نَقل است که خدا ما را از دست بختک لپ* نجات داد *مُراد از لپ؛ همین آهنپاره اختراع عصر نوین است.
-
0219
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 22:48
من دعا میکنم شما بگو آمین: خدایاشفای عاجل برسان
-
0218
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 21:54
جالبه کافیه گوشیت زنگ بخوره همه گوشاشونو تیز میکنن که بفهمن چی میگی چی میگه
-
0217 استقلال عشقه
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 21:39
ردیف تیم بازی برد مساوی باخت زده خورده تفاضل امتیاز 1 سپاهان 26 15 7 4 42 19 23+ 52 2 استقلال 26 14 6 6 43 29 14+ 48 3 تراکتورسازی 26 13 7 6 46 30 16+ 46 4 نفت تهران 27 12 8 7 34 29 5+ 44 5 صبای قم 27 11 9 7 34 31 3+ 42 6 ذوب آهن 27 9 12 6 24 26 2- 39 7 فولاد 27 10 8 9 31 26 5+ 38 8 سایپا البرز 27 8 10 9 39 29 10+ 34...
-
0216
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 21:26
-
0215
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 17:51
این دقیقا حرفیه که همه درموردم میزنن بسیار برام دیگران اهمیت دارن جوری که بعضی اوقات خودمو فراموش میکنم به عبارت دیگه به شدّت دلسوزم بهره هوشی احساسی شما بالای حد معمول است، اما هنوز جا برای پیشرفت دارید. شما به احتمال زیاد نسبت به فضای احساسی که افراد دیگر، از جمله دوستان، خانواده و ارباب رجوع ایجاد می کنند حساس...
-
0214
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 17:49
بعضی اوقات با خودم میگم این کیه که براش آهنگای عاشقانه گوش میدم یا نوشته های قشنگ مینویسم نمیدونم کی هستی کجای این دنیا هستی اما میدونم یه روزی میبینمت شاید که نه البته تو خیلی شبیه خودمی کاملم میکنی نگاهت به زندگی بردداشتت از زندگی هدفت از زندگی مثل خودمه خلقیاتت مثل خودمه حتما تو هم آرومی و خیلی ساکت دنبال یه زندگی...
-
0213
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 05:23
اندر سُرایش شعر از هر ننه قمری: شعر غضنفر: صبح که پنجره مون وا میشه ظهر که پنجره مون وا میشه عصر که پنجره مون وا میشه شب که پنجره مون وا میشه آخ که چقد پنجره مون وا میشه + +قصدم فقط مزاح بود و دیگر هیــچ! +همینجاست که میگم آدم چارتا نوشته بنویسه هرچند ساده اما توهّم شاعر بودن و نویسنده بودن و هوش و استعدادِ گزاف(!)...
-
0212
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 04:45
برای ترنم ام: خاله جون نمیدونم چقدر زنده ام اما خاله جونم دوستت دارم خیلی نمیدونم هستم وقتی حرف میزنی وقتی شیرین زبونی میکنی نمیدونم هستم که با خودم ببرمت بچرخونمت شهربازی ببرمت خب اولین نوه ی دختری هم هستی حسابی عزیزی پیش مامان بزرگ و بابابزرگ:)
-
0211
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 04:38
دایی خاله چه حالی میده ها دایی و خاله شی ها عمه و عمو شدن به پای خاله و دایی شدن نمیرسه من از نگاه های برادرم خوندم که دایی شدن براش یه مزه ی شیرینی داره طعمی که عمو شدن نداره مثل خود من خاله شدن خیلی بهم میچسبه خیلی :) خاله تو چقد طرفدار داری ها :دی
-
0210
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 04:31
یادمه قبلا هم گفته بودم علائم نارسایی قلبی احساس میکنم فک کنم واقعا باید برم دکتر ++ خدا بخیر کنه
-
0209
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 04:25
به اندازه ی غم صدات، به اندازه ی غم نوشته هات، غمگینم
-
0208
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 04:10
اگه از پزشکا بدتون میاد؟ اگه به نظرتون پزشکا یه مشت جلاّدن؟ اگه پزشکا به نظرتون خیلی بی صفتن؟ اگه به نظرتون پولداری کثیفی اند؟ راه حلّ ساده ی من به شما برگزار نکردن مراسم های خطرناکی مثل چهارشنبه سوری ـه اینجوری پولی هم نمیره تو جیب این پزشکای فلان فلان واللاه +این همه زحمت میکشن فحش خورشونم ملسه ینی انقد که مردم فحش...
-
0207
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 03:57
هیچ وقت پشت سرش حرف نزن اگه بهش اعتماد نداری باهاش نمون حتی یه لحظه اگه بهش اعتماد داری و یه چیزایی اذیتت میکنه باهاش درمیون بذار باهم حل کنین مشکلتونو
-
0206
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 03:56
اول آزمایش کن آدما رو ، وقتی که سنجیدیشون اون موقع دوست و دشمن واقعی ات مشخص میشه، هیچ وقت بدون آزمودن کسی، بهش اعتماد نکن
-
0205
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 03:52
حافظ حرفای قشنگی میزنه آخ که عاشقتم حافظ شیرین بیان
-
0204
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 02:44
بدون واسه من دیگه مُرده اونی که..
-
0203
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 02:36
مورچه های عزیز، چرا هی منو گاز میگیرید آخه؟
-
0202
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 02:31
همچین نفس میکشم نفسام بریدبریده میشه +غم انگیزناکم
-
0201
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 02:17
خاک بر سر اصغر فرهادی
-
0200
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 02:04
محکومم به تنهایی محکومم به تک بودن +رسم دنیاست ،