از تو آموختم

خاطرت هست ، از تو خاطره بسیار دارم
از تو دروغ، دغل، نیرنگ ، سیاه بازی را آموختم
ازتو آموختم چطور به کسی که مثل کف دست صاف وصادق است سرکارش بگذارم، دروغ بگویم و خوش بگذرانم
از تو آموختم چطور دروغ بگویم و به راست بودن حرفم اصرار بورزم
از تو آموختم چطور در لباس میش گُرررگ باشم
از تو یاد گرفتم چطور حقیقت را پنهان کنم و مکر و حیله بورزم
از تو یاد گرفتم چگونه سراغ خوشی های  امروز باشم
از تو مـــــــــرد بودن را آموختم
آری ، مرد بودن یعنی نامردی را تمام کردن
همه را از تو آموختم
ممنونم بخاطر همه ی این درس ها
اما
من زندگی را در صاف بودن شفاف بودن حرف راست را همیشه زدن میبینم
گذر من از تورا زودتر از اینها میبایست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد