041

چه زندگی ای ساختم واسه خودم

آدم شرمنده ی خودش باشه خیلی افتضاحه

اما اصلا امید زندگی ندارم

 نا امیدم

میگفت آدم وقتی میره تو کار اداری معنای خواستن و نخواستن رو میفهمه

اما ..






+این آهنگای شاهین حالمو بهم زد

تو شعراش فقط بی بندوباری و بی بندوباری و بی بندوباری


040

هیچ وقت نتونستم حرفامو بزنم

هیچ وقت ..

039

بارون میاد؟!

داره بارون میاد

038

برادرم عصر اومدن اومده اتاقم دیده خوابم

شب میگه خواب بودی عصر

ینی چرا خواب بودی؟

خب خسته بودم آدم وقتی خسته است میخوابه دیگه

037

پیش از تو آب معنی ِ دریا شدن نداشت


                                       شب مانده بود و جرئتِ فردا شدن نداشت









+سلمان هراتی