046

من اگه بدونم کی پشت سرم بد میگه

اگه بدونم من میدونم و اون

شرم نمیکنی؟






+گذشتی نمیکنم از کسی که پشت سرم حرف بزنه

اگه مسلمونی غیبت گناهه

حالیته؟

045

بذار بگه بگه بگه بگه دلم حرفاشو با تو

دیگه گریه ات مهم نیست برو اشکاتو پاک کن


بذار بره بره بره بره از یاد من عشقت

این تقصیر خودت بود نگو کار سرنوشته







+دوست ندارم، اشکین

044

مثلا خبر تومور مغزی

این دفعه دیگه سالم بیرون نمیام

از زیر تیغ جرّاحی مگه نه؟!

مثلا سوّم و هفتم و چهلّم

قیافه های فلانی و فلانی و فلانی توی مراسم

مثلا رهایی





+بهش میگن هزیون های گرگ و میشی

باور نکنید ، خزعبلاتی بیش نیست


043

وقسم به اشک های شبانه ات

به بغض های فرو خورده ات

و قسم به نفس های حبس شده ات

به کابوس های روزانه ات

وبه ..

042

خدایا به اندازه ی چندتا بغض فرو خورده ی دیگه ..

خودت بقیه اشو بگو

قفل میکنه کلماتم از اینجا به بعد

وقتی دیگه امیدی نمونده