من اگه بدونم کی پشت سرم بد میگه
اگه بدونم من میدونم و اون
شرم نمیکنی؟
+گذشتی نمیکنم از کسی که پشت سرم حرف بزنه
اگه مسلمونی غیبت گناهه
حالیته؟
دیگه گریه ات مهم نیست برو اشکاتو پاک کن
این تقصیر خودت بود نگو کار سرنوشته
+دوست ندارم، اشکین
مثلا خبر تومور مغزی
این دفعه دیگه سالم بیرون نمیام
از زیر تیغ جرّاحی مگه نه؟!
مثلا سوّم و هفتم و چهلّم
قیافه های فلانی و فلانی و فلانی توی مراسم
مثلا رهایی
+بهش میگن هزیون های گرگ و میشی
باور نکنید ، خزعبلاتی بیش نیست
وقسم به اشک های شبانه ات
به بغض های فرو خورده ات
و قسم به نفس های حبس شده ات
به کابوس های روزانه ات
وبه ..
خدایا به اندازه ی چندتا بغض فرو خورده ی دیگه ..
خودت بقیه اشو بگو
قفل میکنه کلماتم از اینجا به بعد
وقتی دیگه امیدی نمونده