نزن زیر قولت
نامرد من برنامه ریزی کرده بودم
چرا قول میدی میزنی زیرش؟
هفت هشت ماه تلاشم یه شبه پرید
نامرد
+خدا ؟!
منکه آزمونو گند میزدم واسه همین تصمیم گرفتم برم سراغ نازی
از اون ور بریم یکم گردش
رفتیم کوه
خوردم زمین تو دستم هفتا خار رفت
حالا نازی از من دل نازکتر دلش نمیومد نگاه کنه دستمو
آخرش برام دراوردشون
کلی درد داشت اما الان خوب شد
دیگه یکم باهم بودیم تا رفتم خواهرمو برداشتم از آزمون و اومدیم خانه
+یادم نبود جمعه ها ماهی داریم
کاش بیرون یه چیزی میخوردم
این مولانا عجب عارفی بوده
یه شعرایی داره آدم از شدت هیجان در پوست خودش نمیگنجه
امروز یه شعری رو استادمون خوند اصلا اگه بگم کف کردم دروغ نگفتم :دی
+با صدای استادمون شعر مولانا واقعا فوق العاده است
به بهانه ی این شماره :
سال 90 سال دوست داشتنی ای بود
که با تمام فراز و نشیب هاش واپسین روزهاش داره سپری میشه
به شخصه دلتنگ تمام روزهای این سال میشم حتما
سال نود شیرین ترین خاطره ها رو برام به ارمغان اورد
خاطره هایی که میان تا بهت بگن زیباترین لحظات زندگیت توی سخت ترین شرایطت ساخته میشه
و تو به این مهم پی نمیبری تا وقتی که زمانی سپری بشه بر تو :)
از خاطره هام کاش میشد بگم
از دوستانم ، همکلاسی هام، همکارانم ، و از همه مهم تر خانواده ام که کنارشون بودن
آرامش درونیم رو باعث شده
هیچ وقت روز تولدم رو فراموش نمیکنم مرداد 90 قطعا مرداد قشنگ زندگیم بود
از هدیه هام گرفته تا تبریک ساده ی عزیزی
بهترین هدیه ام رو از بردارم گرفتم کتابی که صفحه ی اولش به خط نازنینش مزین شده
واز اینها زیباتر نوشته اش از قشنگترین خاطره ی کودکیم:)
و کادوی پدرم که اوج مستی رو برام داشت :)
کادوی مادرم که فقط با بوسیدن دستای با محبتش قابل جبران بود:)
و همه ی کسانی که روز تولدم رو کنارم بودند همه و همه
و شهریور که همیشه برام شیرین بوده و هست
تمامی روزهای 90 برایم خاطره انگیزند شکرخدا
باید به سال 90 بگم که خیلی دوستش داشتم و دارم
و خدارو شاکرم که یک سال دیگه عمری بود تا با عزیزانم زیر یک سقف باشم
به قول دوستان : والعاقبةُ للمتّقین