-
سوال برام پیش اومد!
شنبه 20 خردادماه سال 1391 20:28
از ایران زنا هم میرن مسابقات المپیک شنا؟ بعد اون وقت حتما لباس غواصی میپوشن دیگه نه؟ اینا خانوادهاشون(شوهراشون) میذارن برن این مسابقاتو؟ مثلا زنه به شوهرش میگه میخوام برم شوهره بلند میشه میفته دنبالش که تو غلط کردی ازاین غلطا بکنی فقط امیدوارم دستش بهش نرسه و خسته بشه از دنبال کردن زنش وگزنه کار زنه تمومه
-
بین خودمون بمونه :دی
جمعه 19 خردادماه سال 1391 17:13
عزیزانی هستند که به "پانک رِ آس" میگن "پانکراس" اینا همونان که ... بعله
-
یکم فکر کن
جمعه 19 خردادماه سال 1391 04:44
فکر کن لعنتی به خیلی چیزا باید فکر کنی..
-
چی بگم؟
جمعه 19 خردادماه سال 1391 02:17
حیف که بعضی ازماها خودمون مانع هدایتمون میشیم افسوس که بعضی ازماها نمیخوایم چشامونو وا کنیم تاسف که بعضی از ما انسانها وقتی میفهمیم که دیگه دیره +خدایا وقتی هدایتمون کردی مراقبمون باش بعدش نلغزیم رَبـَّنـا لـاتـُزِغ قـُـلـُوبـَنـا بـَعـدَ اِذ هـَدَیـتـَنـا و هـَب لـَنـا مـِن لـَدُنـکَ رَحـمـَة اِنـَّـکَ أنـتَ...
-
د یاد بگیر دهع
جمعه 19 خردادماه سال 1391 01:02
این یه نوع بیماری روانیه دست از کندن جوشهام برنمیدارم :|
-
انسان واقعی
جمعه 19 خردادماه سال 1391 00:32
حساب که میکنم میبینم هنوز انسانیت هست اما همیشه یه جای حسابم میلنگه راستی هنوزم انسان واقعی هست؟ +اگه نفهمیدی عمق متنو زیاد گیر نده مسئله خاصی نیست
-
خزعبلات
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 23:40
همش غم و غصه و کوفت و درد این خواننده ها خسته نمیشن همش تکرار و تکرار و تکرار؟ همش یه موضوع؟ بابا برید سراغ زندگی و کار شرافتمندانه اینکارا چیه؟
-
وا
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 18:47
بلاگ اسکای چش شده؟ چرا اینجوری شده؟
-
شونه بدم خدمتت؟
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 15:56
این رضا یزدانی یه شونه میخواد موهاشو شونه کنه
-
غم کودکانه
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 15:29
همچین غم انگیزم نمیدونم چرا +غم مثبت میفهی که چی میگم؟
-
عجب گیری کردیما
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 15:24
ای بابا چرا اینجوری شدن ملت؟ من شمارو میشناسم؟ خب چرا دست از سر کچل آدم ورنمیدارید؟
-
سنتی بزن :دی
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 01:01
جانب عاشق نگه ای تازه گـل از این بـیشتر کن، بـیشتر کن مرغ بیدل شرح هـجران مخـتصر مختصر کن +مرغ سحر
-
خدا
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 00:04
به تنهاییت قسم تنهای تنهام اگه دستم تو دست تو نباشه♥
-
عنوان!
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:33
یکی نیس بهم بگه خوشت میاد عنوان نمیذاری واسه مطالبت؟ +واللاه:|
-
میدونی؟
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:31
میدونی مسخره ترین موضوع چیه؟ اینکه بعضی آدما توهم برشون میداره که خبریه نه عزیزم خبری نیس اتفاقه اتفاق :) +واللاه
-
نزن جانم خوشگل نمیشی اینطوری
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 23:20
اینقدر بدم میاد از اینایی که رژگونه میزنن
-
همه دنیا بخواد تو بگی نه..
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 22:15
جلوی همه ی دنیا وایمیسم اگه بخوان بگن فلان چیزو ادامه نده اما سه نفر نه ... خدا مادرم پدرم اگه بگن نه میشینم
-
عظمتت رو :)
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 21:29
وقتی فک میکنم که خدا چه لطف بزرگی بهم کرده واقعا شکر میکنم یه چیزایی مارو ناراحت میکنن اما نمیدونم عجب خیر بزرگی توش بوده و هست خدایا شکرت واقعا خدایا ممنونتم مهربون پروردگارم
-
خوشا..
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:58
خوشابحالت رفیق
-
مهمون
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:52
وقتی مهمون داریم و مهمون تو اتاق منه خوابم نمیبره یه ساعت دیگه پامیشه حتما
-
آدمها
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:46
آدمها با دستهای خودشان همه ی زندگیشان را نابود میکنن و بعد غصه ی آنرا میخورند
-
هوی..
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:41
فحش مورد علاقم هوی یابوئه هوی یابو دلم تنگ نمیشه واسه ... مث تو
-
گم و گور شو
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:40
وای از آدمای کنه بیزارم چرا گورتو گم نمیکنی لعنتی؟ برو گمشوووووو میفهمی ؟ گم شوووووو
-
من و او
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:38
ساعتها باهم حرف زدیم هردو دردمان یک چیز بود +زندگی!
-
باید سکوت کرد
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 05:32
خیلی بده حسم همین! +:|
-
خواهر دکترشریعتی
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 00:16
ترجیح میدهم خواستگار برایم بیاید و به ازدواج فکر کنم تا با پسری دوست شوم و به ازدواج فکر کنم
-
تو خدا من زندگی
دوشنبه 15 خردادماه سال 1391 23:33
جالبه خداهم طرف توئه خدایا خودت بگو چیکارکنم؟:|
-
توقع نداشتن
دوشنبه 15 خردادماه سال 1391 23:13
من همیشه خوشحالم میدانید چرا؟ چون هیچ انتظاری از کسی ندارم شکسپیر
-
پسرا
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 20:22
پسرا هفت هشتایی دورهم یه آهنگو میخونن خداوکیلی موجودات بانمکی اند + :دی
-
ته دیگ
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 19:45
هی دل و دماغ نوشتن هم نداریم